رهایی بعد خوندن کتاب نایاب 25 هزار تومن!

یه اتفاق باحال افتاد... یه کتابی که خیلی نایابه رو گرفتم دیروز و شروع کردم به خوندنش... یعنی اینو که میخونم دوپامین مغزم افزایش پیدا می کنه در حد کریستال! خوندنش تجربه خوبی بود و باعث شد بیشتر فکر کنم... 

امروز به این نتیجه رسیدم که بهتره دست از تحمیل خودم بردارم.. اگه کس دیگه ای میخواست اینطوری تحمیل کنه من چی کار می کردم؟... به هزار و یک دلیل شخصی ممکنه به دیگران اوانتاجهایی داده باشه و به من نه اما در نهایت باز هم این من هستم که کارهاش رو به من می سپره.... scorrrrrrrrrrrrrrre

بهتره  دست از مقایسه این ادم با گذشته اش و گذشته ام بردارم....

قضیه سرقت ادبی می مونه که اون باشه برای روز قیامت... 

من بعد راجع بهش فکر نمی کنم و حق انتخاب بهش میدم همون طور که به خودم میدم و چند سال پیش استاد الی نرفتم و الان هم که دارم میرم با ضرب و زوره  خودشه.... موندم استاد یع رو چیکار کنم؟ گفته زنگ بزن.... عجباااااااا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.